10 آبان 1393 کودک آزاری
یکی از معضلات اجتماعی که امروزه و با بالا رفتن سطح آگاهی جوامع بیشتر مورد توجه قرار گرفته پدیده کودکآزاری است. جامعه ما نیز بدرستی دریافته که عنوان کردن اخبار مربوط به حادثههایی مانند کودکآزاری خارج از محدوده سیاهنمایی اجتماعی است.
به عبارتی دیگر پنهان کردن پدیدههای ناخوشایند و ناپسند اجتماعی نقشی در کاهش آمار اینگونه پدیدهها نخواهد داشت. بالعکس ظاهر شدن این گونه اخبار در سطح جامعه میتواند در ارتباط آگاهی و سرانجام سطح فرهنگی جامعه نقش مؤثری ایفا کند.
در طرح این مشکل در سطح اجتماعی دو مورد را باید مورد توجه قرار داد:
یکی مسأله کودکآزاری در سطح خانواده و دیگری نحوه برخورد با این مشکل در جامعه و در واقع ارائه راهکارها و سعی در پیشگیری از وقوع حوادث مشابه است. پرداختن به چرایی و چگونگی در بررسی پدیده کودکآزاری در سطح خانواده اغلب از مسائل اساسی است که همواره مورد توجه آسیبشناسان اجتماعی قرار گرفته است. در سطح اجتماعی نحوه برخورد با مجرمان و درمان کودک آسیب دیده مورد توجه قرار میگیرد. بررسی اخبار مربوط به پدیده کودکآزاری در کشور و مقایسه آن با اخبار مشابه در کشورهای پیشرفته نشان میدهد که در کشور ما بیان مسأله، پیگیری موضوع و اطلاعرسانی در خصوص علل وقوع چنین حوادثی از سوی روزنامهنگاران و اصحاب رسانه به شکل قابل توجهی صورت میگیرد. اما بررسی تعدادی از اخبار مربوط به کودکآزاری در سالهای اخیر در رسانههای کشورمان گویای چند نکته است. نکته اول وسعت دایره تعریف پدیده کودکآزاری است.به عبارت دیگر به نظر میرسد تعریف این پدیده در جامعه ما به موارد حادی محدود میشود که در آنها کودک دچار آسیبهای جدی و جبرانناپذیری شده است. در تعداد قابل توجهی از این اخبار آسیبرسانی منجر به فوت کودک شده است. حال آنکه در جوامع پیشرفــته کودک آزاری علاوهبر موارد این چنینی میتواند شامل بیتوجهی و عدم تأمین امنیت کودک تلقی شده و در آن صورت نیز مجرم با احکام قانونی جدی مواجه میشود. نکته دوم آنکه مطالعه اخبار مشابه در برخی جوامع پیشرفته نشان میدهد که دایره اجتماعی برخورد با این پدیده گستردهتر است. برای مثال شخصی که در خیابان شاهد آزار کودکی یا به زبان سادهتر کتک خوردن کودک از سوی والدین وی است در نقش شاهد در اطلاعرسانی به پلیس کمک میکند حال آنکه در کشور ما این امر میتواند دخالت در امور خصوصی دیگران تلقی شود. به عبارت دیگر به نظر میرسد علاوهبر تعریف محدود این پدیده در جامعه ما افراد اطلاع صحیحی از حقوق خود در برخورد با موارد مشابه در پیرامون خود ندارند. از سوی دیگر در جوامع امروزی رسانهها جامعه را در اطلاعرسانی وقوع پدیدههای مختلف یاری میدهند. اما نقش رسانه در انتقال خبر چیست؟ بدون شک بیان خبر و آگاه کردن جامعه از وقوع اتفاقات پیرامون اساس و درونمایه اصلی و اولیه اخبار است. تحقیقات صورت گرفته در سطح بینالمللی نشان دادهاند که رسانه نه تنها در بیان خبر نقش اساسی ایفا میکند، بلکه رسانهها این قدرت را دارند که با انتشار اخبار آموزنده در پیشگیری اتفاقات مشابه مؤثر واقع شوند. بهعبارت دیگر رسانه در حل معضلات اجتماعی نقشی انکارناپذیر ایفا میکند. محققان مطالعات رسانهها نقش تولیدکنندگان اخبار را فراتر از صرفاً بیان مسأله دانسته و بر این باورند که رسانهها قدرت ایجاد و تغییر گفتمانهای اجتماعی جاری را دارند. حال سؤال اینجاست:
آیا یک شهروند با مشاهده کودکآزاری در اطراف خود تا چه حد میتواند نقش جلوگیرنده داشته باشد؟ و اینکه آیا یک شهروند ایرانی با خواندن یک خبر در مورد کودکآزاری متوجه حقوق خود در زمینه برخورد و پیشگیری از اتفاقات احتمالی پیرامون خود خواهد شد؟
به این ترتیب به نظر میرسد پدیدههایی مانند کودکآزاری در ذهن جمعی جامعه ما پدیدههایی درون خانواده خواهند بود. این درحالی است که پدیده کودکآزاری اغلب هم دارای ریشههای اجتماعی است و هم اثرات آن محدود به خانواده نمیشود. این مسائل میتوانند بیانگر دو مورد باشند:
نبود قوانین اجتماعی کافی در برخورد با این گونه پدیدهها و دوم نبود اطلاعرسانی مناسب به شهروندان در تعریف ابعاد اجتماعی این پدیده. با توجه به نقش انکارناپذیر رسانه در پیشبرد آگاهی و سطح فرهنگی جوامع، تحقیق و اطلاعرسانی در این زمینهها قابل توجه و در خور بررسی است. از آنجا که خشونت عامل مخربی در پرورش کودکان سالم است و افزایش سطح آگاهی و حمایت جامعه در کاهش چنین پدیدههایی نقشی غیرقابل انکار دارد مسائل پیرامون کودکآزاری، آموزش اجتماعی، تفکر جمعی و حمایت مقتدرانه را طلب میکند.
افروز رفیعی ـ محقق
روزنامه ایران
93/8/10
بدون نظر